قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق به خدا
 
لینک دوستان

http://images.pixfa.net/Shahrivar90/75c73ae40269ed04a313dee8fbab30b3.jpg


 

با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید...

سه ظرف را روی آتش قرار دادیم. در یکی از ظرفها هویج در دیگری تخم مرغ و در دیگری قهوه ریختیم و پس از 15 دقیقه:

هویج که سفت و محکم بود نرم و ملایم شد.

تخم مرغ که شل و وارفته بود سفت ومحکم شد دانه های قهوه در آب حل شدند و آب رنگ و بوی قهوه گرفته است. حالا فرض کنید آبی که در حال جوشیدن است مشکلات زندگیست. شما در مقابل مشکلات چگونه اید؟

مثل هویج سخت و قوی وارد مشکلات می شوید ودر مقابل بسیار خسته میشوید امیدتان را از دست داده وتسلیم می شوید. هیچ وقت مثل هویج نباشید...!

با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید از دیگران متنفر میشوید و همواره تمایل به جدال دارید.

هیچ وقت مثل تخم مرغ نباشید…!

در مقابل مشکلات مثل قهوه باشید. آب قهوه را تغییر نمیدهد. قهوه آب را تغییر میدهد. هر چه آب داغتر باشد طعم قهوه بهتر میشود…!

پس بیایید در مقابل مشکلات مثل قهوه باشیم ما مشکلات را تغییر دهیم. نگذاریم مشکلات ما را تغییر دهد.

از طعم قهوه تان لذت ببرید…


 


[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:15 صبح ] [ عشق به خداوند ]

مهر: آرمناک پتروسیان پسر 24 ساله جوانی است که مدعی است پس از تصادفی که داشته و به کما رفته است صدایی به او می گفته که هنوز برای مسلمان شدن فرصت دارد و همین امر موجب مسلمان شدن او شده است.

عالم پس از مرگ همیشه مورد توجه همه آدم ها در همه جای دنیا بوده است و افراد زیادی به وسیله یک تصادف ساده و به کما رفتن توانسته اند تا حدی آن را درک کنند.

آرمناک پتروسیان یکی از آن افرادی است که مثل آنچه که همه ما تصور می کنیم با یک تصادف مثل هزاران تصادفی که هر روز در جهان اتفاق می افتد دوهفته را در کما به سر برده است.

آرمناک که ماجرای مسلمان شدن خود را به این تصادف و کما رفتنش نسبت می دهد حالا دوست دارد او را "علی" صدا کنند و می گوید: از دو هفته ای که در کما بودم فقط چند صحنه را به خاطر دارم و صدایی که در گوشم زمزمه می کرد تو هنوز فرصت داری!

صدایی که دائما می گفت هنوز فرصت دارم!

وی مدعی است که در کما در یک فضای وسیع قرار داشته و دائم صدایی را می شنیده که به او می گفته که هنوز فرصت دارد و به دین اسلام مشرف شود.

آرمناک می گوید زمانی که به هوش آمدم اصلا چیزی از تصادف و اینکه چگونه به بیمارستان آمده ام را به یاد نمی آوردم و در یک حالت سردرگمی قرار داشتم.

پتروسیان در رابطه با گذشته اش و اینکه چگونه به ایران آمده است به خبرنگار مهر می گوید: من اصالتا ارمنستانی هستم و 20 سال پیش با خانواده ام به تبریز آمدیم و الان که بیست و چهار سال دارم مقیم ایران هستم.

وی از علاقه اش به موسیقی می گوید و اینکه اولین بار در کلیسا پیانو می زده است و قبل از اینکه مسلمان شود به واسطه کنسرت های مختلفی که اجرا کرده به کشورهای زیادی سفر کرده است.

دیدن حجاج با لباس احرام شگفت زده ام کرد!

وی می گوید قبلا یک بار برای اجرای موسیقی به همراه دوستانش به مکه نیز سفر کرده است و از دیدن خانه خدا و آدم هایی که با لباس سفید به دور آن می چرخیدند شگفت زده شده است و از همان موقع به دنبال یافتن اطلاعاتی در رابطه با دین اسلام و مناسبات مذهبی آن بوده است.

این مرد جوان تازه مسلمان شده می گوید: تصادف من و به کما رفتنم تلنگری بود که من را وادار کرد در رابطه با اسلام تحقیق کنم و توفیق این را پیدا کنم که مسلمان شوم.

وی در رابطه با واکنش دوستان ارمنی خود نسبت به مسلمان شدنش می گوید: هر وقت به آنها می گفتم که می خواهم مسلمان شوم من را مسخره می کردند و به من می خندیدند و این رفتار آنها موجب شد به این فکر بیفتم که آنجا را ترک کنم و به تهران بیایم و در تهران در رشته موسیقی به دانشگاه بروم چرا که من می خواستم هر طوری که شده مسلمان شوم.

خانواده ام از مسلمان شدن من حتما شوکه می شوند!

پتروسیان ادامه می دهد: خانواده ام هنوز از مسلمان شدن من خبر ندارند و اگر بفهمند تعجب خواهند کرد!

پتروسیان می گوید پیش از تصادفی که داشتم با توجه به اعتقادات ضعیفی که در کلیساها بود به تغییر دادن دینم فکر کرده بودم و بعد از اینکه از کما بیرون آمدم در رابطه با ادیان دیگر نیز تحقیق کردم ولی هیچ دینی به اندازه اسلام مرا به خود جذب نکرد و اسلام نسبت به ادیان دیگر کاملتر و جامع تر بود.

آرمناک می گوید در دین مسیحی چهار کتاب انجیل وجود داشت که هر کدام از آنها یک حرف می زدند اما در دین اسلام تنها یک کتاب وجود دارد و آن قرآن است که نمونه دومی ندارد. او ادامه می دهد: من در قرآن سوره هایی مثل مریم، نور و موسی را دیدم که در انجیل وجود نداشت و وجود معانی و حرف های زیبا در قرآن موجب شد به قرآن علاقه مند شوم و حالا قرآن را بیش از هر چیزی دوست دارم.

صلابت امام خمینی را دوست دارم

او از علاقه اش به امام(ره) می گوید و اینکه چقدر صلابت امام را دوست دارد و ادامه می دهد: دیدن تصاویر روحانی امام در هنگام بیماری و نماز خواندن ایشان در بیمارستان تاثیر زیادی روی من داشت و باعث شد علاقه بیشتری نسبت به ایشان پیدا کنم.

پتروسیان در ادامه صحبت های خود می گوید: کتاب های مختلفی را برای شناخت اسلام خوانده ام از جمله نهج البلاغه، کتاب شعر حافظ، حماسه حسینی شهید مطهری و زندگی نامه امامان و... و به وسیله کتاب "فاطمه فاطمه است" دکتر شریعتی حضرت فاطمه(س) را شناختم.

او در رابطه با حضورش در لرستان می گوید: تعریف مردم لرستان را خیلی شنیده بودم و چون شنیده بودم مردم در اینجا اعتقادات قوی دارند تصمیم گرفتم تحصیلاتم را در رشته روانشناسی در دانشگاه پیام نور خرم آباد ادامه دهم.

جاری ساختن شهادتین در حضور نماینده ولی فقیه در لرستان

رئیس دانشگاه پیام نور لرستان نیز در این رابطه به خبرنگار مهر می گوید: آرماناک پتروسیان دانشجوی مسیحی دانشگاه خرم‌آباد در حضور حجت‌الاسلام سید احمد میرعمادی نماینده ولی فقیه در استان در محل بیت ایشان با جاری ساختن شهادتین بر لب به دین اسلام مشرف شد.

علیزاده ادامه می دهد: این دانشجو تعجیل خود برای گرویدن به دین اسلام را به دلیل مواجه شدن با یک حدیث از امام صادق (ع) با این مضمون که اگر کسی تا 40 سالگی نماز نخواند نمی‌تواند مسلمان شود استناد کرد و تصمیم گرفت سریعا به دین اسلام مشرف شود.

وی یادآور می شود که دانشگاه پیام نور خرم‌آباد متقبل شده است که واجبات و مستحبات دین مبین اسلام را به این دانشجو تازه مسلمان شده آموزش دهد.


[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:10 صبح ] [ عشق به خداوند ]
   
 

 

 
 

 


[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:8 صبح ] [ عشق به خداوند ]

تجربه نشان داده است که 80 الی 90 درصد قیمت‌هایی که برای اولین بار روی کالاها گذاشته می‌شوند قیمت‌های پایینی بوده و افزایش آنها به مرور زمان کاری بسیار دشوار و در برخی موارد غیر ممکن به نظر می‌رسد. البته روند بازار در بسیاری از موارد هم‌سو با کاهش قیمت‌ها است. این واقعیت که تقاضا برای قیمت‌های پایین بیشتر خواهد بود، همچنین کم شدن موانع ورود در صنایع مختلف و افزایش رقابت جهانی، افزایش شفافیت قیمت‌گذاری‌های شرکت‌ها و اشتیاق شرکت‌ها برای به دست آوردن هر چه سریع‌تر سهم بازار و بازگشت سرمایه مورد نظر، همگی شرکت‌ها را به قراردادن قیمت کالاهای خود در سطحی پایین‌تر از ارزش واقعی آنها در دیدِ مشتریان واداشته و میل آنها را به اتخاذ روش‌های قیمت‌گذاری نفوذی و افزایشی زیاد می‌کند.


شرکت‌ها اکثرا محصولی را محصول مرجع (که می‌تواند محصول پیشین خود شرکت یا محصول شرکت رقیب باشد) قرار می‌دهند و با توجه به هزینه تمام شده محصول جدید، قیمت آن را کمتر یا بیشتر از محصول مرجع می‌گذارند، اما این روش ارزش محصول جدید را از نظر مشتری کم در نظر گرفته و باعث پایین‌آمدن انتظارات قیمتی بازار و از دست رفتن سود و درآمد مورد نیاز شرکت می‌شود. اصولا شرکت‌ها باید پیش از تمرکز روی قیمتی که بتواند سوددهی بلندمدت آنها را تضمین کند، بیشترین و کمترین قیمتی را که می‌توانند به بازار ارائه کنند مورد توجه قرار دهند. همچنین تحلیل قیمت – مزیت را برای محصول جدید پیش از فرارسیدن فازهای توسعه محصول انجام داده و ویژگی‌هایی را که باعث می‌شود مشتریان حاضر شوند برای یک محصول بیشترین مقدار را بپردازند، مشخص کنند. محصولات قابل عرضه به بازار را می‌توان به سه شکل محصولات مشابه (که به نوعی کپی محصولات رقبا می‌باشند)، محصولات تکاملی (که دارای کمی اصلاحات و بهبود بوده) و محصولات تحول‌ساز (که به کلی محصول جدید بوده و بازار مخصوص به خود را خواهد داشت) دسته‌بندی کرد. برای محصولاتی که به نوعی کپی محصولات مشابه بوده یا آنهایی که میزان کمی اصلاحات را در بر دارند، میزان مانور روی تغییر قیمت کم است و اکثرا قیمتی که روی آنها گذاشته می‌شود نزدیک به قیمت بهینه خواهد بود، با وجود این، همچنان شرکت آن میزان از درآمدی را که می‌تواند از آنِ خود کند از دست می‌دهد. قیمت‌گذاری به اندازه یک درصد زیر قیمت بهینه برای یک محصول، می‌تواند به منزله از دست رفتن 8 درصد سود بالقوه عملیاتی باشد. در نتیجه هر چه محصول جدیدتر و به نوعی تحول‌ساز باشد،
شرکت‌ها باید بیشتر روی قیمت‌گذاری‌های ممکن تامل کنند. با اینکه روش قیمت‌گذاری افزایشی و نفوذی بیشتر روی سطح پایین قیمت محصول تمرکز دارد، شرکت‌ها باید حداکثر قیمت را نیز مورد توجه قرار دهند. برای این منظور درک درست و واقعی از سودمندی و مزیت محصول از نظر مشتریان لازم است. ارزش برخی از مزیت‌های محصول به آسانی قابل اندازه‌گیری هستند (مانند صرفه‌جویی در مواد اولیه یا انرژی)، اما برخی دیگر باید با استفاده از روش‌های تحقیق بازار شناسایی شوند (ارزش نشانِ تجاری یا امکان خرید اینترنتی محصول). بسیاری روش‌های پیشرفته در بازاریابی برای اندازه‌گیری ارزش هر یک از مزیت‌های محصول از دید مشتریان وجود دارد، اما در این روش‌ها توجه به این نکته لازم است که طراحی سوالات باید به گونه‌ای باشد که مقایسه محصول جدید با محصولات مرجع در نظر گرفته نشود، در غیر این صورت مجددا ارزش واقعی محصول کم در نظر گرفته شده و باعث اشتباه در قیمت‌گذاری مناسب خواهد شد.


روش قیمت‌گذاری بر اساس هزینه تمام شده با وجود اینکه روشی نامناسب به حساب می‌آید، نقشی اساسی در تعیین پایین‌ترین سطح قیمت برای محصول را ایفا می‌کند. محاسبه هزینه تمام شده یک واحد محصول به علاوه درصدی از سود برای اطمینان از بازگشت سرمایه، کمترین میزان قابل‌قبول قیمت محصول را مشخص خواهد کرد. دامنه انتخاب قیمت برای محصولات مشابه محصولات رقبا، کم بوده و شرکت‌ها باید درمحاسبه هزینه تمام شده خود دقت لازم داشته باشند، زیرا کوچک‌ترین خطا در محاسبات، محصول را از سوددهی باز می‌دارد. علاوه بر تعیین حداکثر و حداقل میزان قیمت محصول، تحقیقات مشابهی برای تعیین اندازه بازار و بخش‌بندی‌های مختلف‌ مشتریان لازم است. همواره پایین بودن قیمت به منزله افزایش تقاضا نخواهد بود؛ به عنوان مثال شرکتی نرم‌افزار سیستم جدید مدیریت داده‌ خود را با قیمتی در حدود 10،000 دلار روانه بازار کرد (به منظور نفوذ هر چه سریع‌تر در بازار)، حال آنکه مشتریان بالقوه با توجه به وجود نرم‌افزارهای دیگر در این زمینه که قیمتی در حدود 100?000 دلار و حتی بیشتر نیز داشتند، از این محصول با این میزان قیمت استقبال نکردند. در نتیجه تخمین اندازه یک بازار در سطوح مختلف قیمتی، دامنه قیمت‌گذاری محصول را مشخص کرده و مدل مناسب ارائه قیمت در هر حجم از مشتریان را نشان می‌دهد. قیمت عرضه شونده به بازار بدون در نظر گرفتن تخفیف‌های موجود، اولین نقطه مرجع برای ارزش درست محصول از نظر سازندگان آن است؛ به این مفهوم که قیمت مرجع به بازار می‌گوید که شرکت سازنده به راستی در مورد ارزش محصول خود چه می‌اندیشد. اگر چه قیمت پایین ممکن است باعث تسریع در نفوذ بازار شود، سوددهی بلندمدت محصول را متوقف می‌کند. برای محصولات تکاملی، قیمت پایین می‌تواند به منزله ایجاد جنگ قیمتی باشد؛ زیرا رقبا نمی‌توانند به سرعت محصولات خود را بهبود ببخشند و مجبور به پایین آوردن قیمت آنها می‌شوند. قیمت بالا در مقابل می‌تواند از طرف رقبا به روشی برای کسب سود بیشتر و نه سهم بازار بیشتر، تعبیر شود. به علاوه، قیمت‌گذاری کاهشی (ارائه‌دادن محصول با قیمت مرجعی بالا و کاهش دادن آن در طول زمان) در حالتی که مشتریان اولیه محصول حاضر به پرداخت قیمت بالا برای آن باشند، بسیار مفید خواهد بود. در این صورت با گذر زمان شرکت می‌تواند با کاهش قیمت، مشتریان بعدی محصول خود را که حاضر به پرداخت قیمتی پایین‌تر از قیمت اولیه بالا هستند جذب کرده و درآمد مناسبی را عاید خود کند. شرکت باید به طول عمر محصولات خط تولید خود و تعارض احتمالی بین آنها نیز توجه داشته باشد. اگر محصول پیشین شرکت همچنان از فروش مناسبی برخوردار باشد، باید محصول جدید را با قیمت مرجعی بالاتر روانه بازار کند تا گروه کوچک از مشتریان را هدف قرار داده و تقاضا را برای محصول قدیمی خود تغییر ندهد. همچنین اگر محصول پیشین در حال از رده خارج شدن باشد، باید قیمت مرجع محصول جدید خود را پایین قرار داده تا تقاضای مشتریان را به سرعت معطوف به محصول جدید کند. ارائه یک قیمت به بازار نیازمند ارتباط مناسب با آن و کمی صبر و تحمل است. توضیح دادن مزیت‌های یک محصول به بازار به خصوص برای محصولاتی که تحول‌ساز هستند، بسیار دشوار خواهد بود. شش تا دوازده ماه اولیه عرضه کالای جدید، بیشترین تاثیر را روی جایگاه آن در بازار دارد. شرکت‌ها در این دوره باید به دقت عملیات قیمت‌گذاری خود را تحت کنترل داشته باشند؛ به عنوان مثال، دادن تخفیف، می‌تواند به قیمت مرجع محصول جدید آسیب برساند. اگر مدیران می‌خواهند که به سرعت محصول خود را به بازار عرضه کنند، نباید قیمت مرجع آن را در این بین قربانی کنند. روش معمولی که برای این منظور وجود دارد، ارائه کردن نمونه‌های رایگان از محصول یا عرضه محصول به گروه کوچکی از مشتریان است که تاثیر زیادی روی بازار خواهند گذاشت، همچنین ارائه محصول به مشتریان برای یک دوره آزمایشی رایگان روش دیگری است که باعث نفوذ محصول در بازار بدون کم کردن قیمت مرجع آن خواهد شد. همان‌گونه که می‌دانیم محصولات قابل عرضه به بازار به سه دسته محصولات مشابه، محصولات تکاملی و محصولات تحول‌ساز دسته‌بندی می‌شوند. در این خصوص شرکت‌ها نباید در ارزش محصول خود اغراق کنند. بسیاری محصول مشابه خود را به عنوان محصول تکاملی معرفی کرده و حتی برخی محصول تکاملی خود را تحول‌ساز می‌دانند و این امر باعث اتخاذ روش قیمت‌گذاری نامناسب می‌شود. اگر در یک بازار جدید یا در حال توسعه، مزیتی که شرکت‌ با محصول جدید خود به بازار عرضه می‌کند قابل‌توجه بوده و همچنین مشتریان آن بازار به قیمت حساس باشند، یک تولید‌کننده با مکانیزم قیمت می‌تواند به سرعت وارد این بازار شود، تقاضای نهفته بازار را آشکار کرده و به عنوان یک پیشرو در بازار شناخته شود. به خصوص اگر در آن بازار هزینه جایگزینی زیاد بوده و استانداردهای ثبت شده‌ای برای آن نوع محصول وجود نداشته باشد؛ برای مثال AOL در بازاری به این شکل با قیمت پایین شروع به فعالیت کرد و به مرور زمان قیمت محصول خود را افزایش داد. البته این استراتژی در حالتی که انتخاب مشتریان متاثر از مزیت و سودمندی و نه قیمت محصول باشد، بسیار مخرب خواهد بود. در صنایع High-Tech و حتی صنایع دارویی شاهد این‌گونه موارد هستیم؛ هنگامی که شرکت‌ها برای عرضه بیشتر محصولات خود به قیمت پایین آن توجه کرده‌اند، در حالی که رقبا همان محصول را با کیفیتی بهتر به بازار ارائه نموده‌اند و این امر باعث از بین رفتن سهم بازار آنها شده است. در حالتی که شرکت صرفه مقیاس داشته باشد و همچنین به واسطه تاثیر یادگیری در فرآیند تولید، هزینه‌های متغیر و ثابت آن به مرور زمان کم می‌شود، این امر سبب افزایش حاشیه سود خواهد شد. همچنین اگر ساختار هزینه رقبای شرکت هزینه زیادی را به آنها تحمیل ‌کند، قیمت‌گذاری افزایشی و ارائه قیمت عرضه در سطح پایین مفید خواهد بود. برای مثال شرکت‌های آسیایی و اروپای شرقی به عنوان تولید‌کننده موادخام، برای گرفتن سهم بازار پس از آنکه خلوص و کیفیت محصولاتشان از نظر شرکت‌های دیگر در کشورهای پیشرفته مورد تایید قرار گرفت، از روش قیمت‌گذاری نفوذی استفاده می‌کنند، زیرا کشورهای مصرف‌کننده نمی‌توانند ساختاری مانند ساختار هزینه این شرکت‌ها داشته باشند. مثال دیگر را می‌توان شرکت Dell دانست که با حذف هزینه‌های مربوط به واسطه‌ها در فرآیند تولید، توانسته ساختار هزینه‌ای را ایجاد کند که رقبا قادر به دستیابی به آن نباشند و با توسعه سهم بازار خود سود بیشتری را نیز نسبت به رقبا دریافت کند. فشار مشتریان برای کم کردن قیمت عرضه کالا از یک سو و پاسخ احتمالی رقبا به تغییرات قیمتی از سوی دیگر مواردی است که ممکن است مدیران را در به‌کارگیری استراتژی مناسب قیمت‌گذاری دچار مشکل کند، اما در مجموع می‌توان با شناخت صحیح از بازار، ارائه قیمت عرضه مناسب بر طبق مزیت‌هایی که کالا به مشتریان منتقل می‌کند، پیش‌بینی عکس‌العمل رقبا و برنامه‌ریزی و استراتژی صحیح، از موفقیت کالا در بازار اطمینان خاطر پیدا کرد.


[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:2 صبح ] [ عشق به خداوند ]
اگر می خواهید در محل کار همه به شما احترام بگذارند و عقاید و ایده هایتان را بپذیرند، باید اطمینان حاصل کنید که اطرافیانتان شما را جدی تلقی می کنند. خوب می دانید که دست یافتن به چنین موقعیتی نیازمند تلاش بسیار، صداقت، و راستی است. در این جا راهکارهایی به شما پیشنهاد میکنیم که با استفاده از آنها می توانید در کارتان از همه جلو بیفتید. 
1) بله قربان گو نباشید 
افراد بادمجان دور قاب چین و بله قربان گو خیلی زود چهره ی واقعیشان هویدا میشود. آنچه از بله قربان گویی نصیب شما می شود، کوتاه مدت، ناپایدار و توخالی است. اگر با چیزی مخالفت دارید، باید افکار و دیدگاه هایتان را بدون ترس از چیزی ابراز کنید. اما به خاطر داشته باشید، استدلالات خود را سنجیده و منطقی بیان کنید و همیشه به عقاید و دیدگاه های دیگران احترام بگذارید.
2) خوب صحبت کنید 
بله، بعضی رئیس ها دستشان رو شده است، اما هنوز مورد احترام هستند. این به خاطر این است که شخصیتی منحصر به فرد دارند و می توانند از زیر آن شانه خالی کنند—فکر نکنید شما هم می توانید! برای صحبت کردن همیشه از زبانی مودبانه استفاده کنید. بدون هیچگونه از این شاخه به آن شاخه پریدن صحبتتان را رک و راست بزنید.

اما توجه داشته باشید که نباید به هیچ وجه وسط صحبت دیگران بپرید و نیازی نیست که همهی افکارتان را بر زبان بیاورید. به جای این به حرف ها و عقاید دیگران گوش کنید و نظریات آنها را در نظر گیرید. لازم نیست سریعاً به پاسخ های دیگران جواب بدهید، قبل از حرف زدن حتماً تک تک کلماتتان را بررسی کنید و بعد به زبان آورید. 
3) وقت شناس باشید 
اگر همیشه همه را منتظر خود نگاه دارید، کم کم احترامتان را از دست خواهید داد. از این گذشته چطور وقتی حتی نمی توانند به سر قرار آمدن شما اطمینان کنند، برای پروژه های بزرگ رویتان حساب کنند؟ با احترام گذاشتن به برنامه ها و وقت دیگران باعث خواهید شد که آنها نیز به شما احترام بگذارند. 
4) تکالیفتان را انجام دهید 
ندانستن یکی از غیر قابل قبول ترین کلمات در دنیای حرفه ای است. اگر ندانید درمورد چه چیزی صحبت میکنید، مطمئناً جدی گرفته نمی شوید. اگر می خواهید روی ایده ها و نظراتتان حساب کنند، باید سعی کنید از همه بااطلاع تر باشید. هیچگاه دست از یاددگیری برندارید و در این زمینه از همه سبقت بگیرید.

برای سخنرانی هایتان خودتان را از قبل آماده کنید و قبل از اینکه عقیده و ایده ای از خود بروز دهید، حتماً درمورد آن اطلاعات جامع کسب کنید. 
5) سفیری لایق باشید 
اگر از طرف شرکت جایی فرستاده می شوید، در واقع سفیر شرکت شده اید. کدام سفیر اطلاعات محرمانه ی کشورش را برای کشور جدید بازگو می کند؟ اگر می خواهید شرکتتان همیشه بهترین به نظر برسد، شما هم باید بهترین به نظر برسید. درمورد کارفرمای خود با تحسین و غرور صحبت کنید. 
6) نتیجه نشان دهید 
سخنگویان بزرگ در اول سخنرانی تاثیر می گذارند، اما این تاثیر مثبت را فقط تازمانی می توانند نگاه دارند که سخنرانیشان نیز جالب توجه باشد.اگر به توانایی هایتان ایمان دارید، پس نترسید و روی آنها کار کنید. گفته های خود را با عمل همراه کنید. هرچه می توانید کمتر قول دهید و سعی کنید بیشتر عمل کنید. افرادی که بالاتر از گفته هایشان عمل می کنند همیشه مورد احترام و تحسین هستند. 
7) لاف نزنید 
ممکن است کارهای زیادی انجام داده باشید، اما از خود تعریف نکنید. بگذارید سایرین ارزشهای شما را کشف کرده و تحسینتان کنند. اگر بواهید از خود و دستاوردهایتان تعریف کنید، فقط دشمنی سایرین را به خود جلب خواهید کرد. 
8) خونسردی خود را حفظ کنید 
رهبران بزرگ افرادی هستند که در زمان های استرس و فشار زیاد، قادرند خونسردی خود را حفظ کنند. در این مواقع باید عزمتان را جزم کنید و به دنبال راه حل باشید. هر اتفاقی هم که بیفتد نباید عصبانی شده و کنترلتان را از دست بدهید. فقط خونسردیتان را حفظ کنید تا بتوانید اداره ی امور را در دست داشته باشید. 
9) خوب لباس بپوشید 
از آنجا معمولاً افراد تا حد زیادی از روی ظاهر درمورد افراد قضاوت می کنند، کیفیت لباس های شما نقشی اساسی در قضاوت دیگران خواهد داشت. از سیستم لباس پوشیدن شرکتتان اطاعت کرده، اما آن را به بهترین نوع تن کنید. سعی کنید همیشه تمیز و منظم باشید. حتی اگر شرکتتان با پوشیدن شلوارک و سندل مخالفتی نمیکند، اما شما استاندارد بالاتر را انتخاب کنید. 
10) مراقب نوشیدنتان باشید 
حتی در مهمانی های شرکت که برای رفاه و سرگرمی کارمندان برگزار می شود، از نوشیدن مشروبات الکلی خود داری کنید.
11) زندگی خصوصیتان را خصوصی نگاه دارید 
شما به شرکت آمده اید که کار کنید نه روانشناسی. اگر بخواهید زندگی خصوصیتان را برای همه افشا کنید، مطمئناً قادر نخواهید بود تصویری جدی از خودتان در ذهن آنها ایجاد کنید. تا می توانید سعی کنید درمورد موضوعات زیر در اداره با کسی گفتگو نکنید: 
ـ مذهب 
ـ سیاست 
ـ مشکلات در روابط 
ـ آخر هفته ی شما با دوستانتان 
همچنین اگر با کسی در شرکت زد و خورد دارید، دلیل نمی شود که در این رابطه با همه ی کارکنان شرکت گفتگو کنید. سعی کنید موضوع را به طور محرمانه با کارفرما یا خود شخص مطرح کنید. 
12) لاس نزنید 
تا می توانید سعی کنید از لاس زدن با همکاران خود خودداری کنید. علاقه ای که به نظر شما ممکن است خیلی معصومانه بیاید، از نظر دیگران اینطور نیست و تصویر ذهنی بدی از شما ایجاد خواهد کرد. از نظر دادن درمورد ظاهر همکارانتان هم خودداری کنید، چون ممکن است بعضی افراد خوششان نیاید.
? جدی باشید تا جدی گرفته شوید

با نکات این مقاله فهمیدید که چطور نکاتی بسیار ریز می تواند احترام بیشتری برای شما کسب کند. احترام بیشتر هم باعث خواهد شد دیگران شما را جدی تلقی کنند. احترام دیدن، در نتیجه ی احترام گذاشتن به دیگران و جدیت در کار به وجود می آید. پس جدی باشید تا دیگران جدیتان بگیرند!

[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:1 صبح ] [ عشق به خداوند ]
به هنگام اشغال روسیه توسط ناپلئون دسته ای از سربازان وی ، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر های کوچک آن سرزمین زمستان های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی ، از سربازان خود جدا افتاد .
گروهی از قزاق های روس، ناپلئون را شناسایی کرده و تا انتهای یک خیابان پیچ در پیچ او را تعقیب کردند . ناپلئون برای نجات جان خود به مغازه ی پوست فروشی ، در انتهای کوچه ی بن بستی پناه برد . او وارد مغازه شد و نفس نفس زنان و التماس کنان فریاد زد : خواهش می کنم جان من در خطر است ، نجاتم دهید . کجا می توانم پنهان شوم  ؟
پوست فروش پاسخ داد عجله کنید . اون گوشه زیر اون پوست ها قایم شوید و ناپلئون را زیر انبوهی از پوست ها پنهان کرد . پس از این کار بلا فاصله قزاق های روسی از راه رسیدند و فریاد زدند :  او کجاست ؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد . علی رغم اعتراض پوست فروش قزاق ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و با نا امیدی از آنجا رفتند. مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست ها بیرون خزید و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند .
پوست فروش به طرف ناپلئون برگشت و پرسید : باید ببخشید که از مرد بزرگی چون شما چنین سوالی می کنم اما واقعا می خواستم بدونم که زیر آن پوست ها با اطلاع از این که شاید آخرین لحظات زندگی تان باشد چه احساسی داشتید ؟
ناپلئون تا حد امکان قامتش را راست کرد و خشمگینانه فریاد کشید : با چه جراتی از من یعنی اپراطور فرانسه چنین سوالی می پرسی؟
محافظین این مرد گستاخ را بیرون ببرید، چشم هایش را بسته و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر می کنم .
سربازان پوست فروش بخت برگشته را به زور بیرون برده و در کنار دیوار با چشم های بسته قرار دادند . مرد بیچاره چیزی نمیدید ولی صدای صف آرایی سربازان و تفنگ های آنان که برای شلیک آماده می شدند را می شنید و به وضوح لرزش زانوان خود را حس می کرد . سپس صدای ناپلئون را شنید که گلویش را صاف کرد و با خونسردی گفت : آماده ….. هدف …..
با اطمینان از این که لحظاتی دیگر این احساسات را هم نخواهد داشت، احساس عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفت و به صورت قطرات اشکی از گونه هایش سرازیر شد. سکوتی طولانی  و سپس صدای قدم هایی که به سویش روانه میشد… ناگهان چشم بند او باز شد. او که از تابش یکباره ی آفتاب قدرت دید کاملی نداشت ، در مقابل خود چشمان نافذ ناپلئون را دید که ژرف و پر نفوذ به چشمان او می نگریست.
سپس ناپلئون به آرامی گفت : حالا فهمیدی که چه احساسی داشتم؟

[ شنبه 90/7/30 ] [ 10:0 صبح ] [ عشق به خداوند ]

 

چه تقدیر بدیست !
من اینجا بی تو می سازم و تو، آنجا با او می سازی...!!!

 

از روزی که نامتـــ

ملکه ی ذهنمـــ شد،

احساســ می کنمــ جمجمه امـــ

با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...

aacha35wodvaxrgpwcc.jpg

اومدی شبیه بارون دله من خسته خاکه
واسه اون نم نمه چشمات ، نمیدونی چه هلاکه
نمی دونی ، نمیدونی واسه من چقدر عزیزی
شایدم می دونی اما منو باز به هم میریزی
نمی دونم چی رازیه که تو چشمات خونه کرده
هر چی هست اونقدر قشنگه که منو دیوونه کرده
v67clajdndn5smz3a18r.jpg
قطار می رود....تو می روی..... تمام ایستگاه می رود............
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!
makohblpsml8my6ou5fq.jpg
مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است


من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد

هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
ifygxck0uctni119bhdy.jpg
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
1nxauoxsyyh83y6qy40s.jpg
خواستن ،همیشه توانستن نیست
گاهی فقط،
داغ بزرگی است
که تا ابد بر دلت می ماند
rch5rrtfog4xw8r04wy.jpg
رفت و آمد ،
رفت و آمد ،
اینقدر رفت و آمد

که از یاد برد ، چیزی به نام ماندن هم وجود دارد!
06v4q4ritcp03x7keab.jpg
یادته زیر گنبد کبود تو بودی و کلی آدمای حسود؟
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود...
muwft6qxicrsutdsawn.jpg
کاش همیشه در کودکی می ماندیم
تا به جای دلهایمان
سر زانوهایمان زخمی میشد!...
ji43f8uzln5s1kfr868u.jpg
چه تقدیر بدیست !
من اینجا بی تو می سازم

و تو، آنجا با او می سازی...!!!
c6rs1awq9g5eixmxtln7.jpg
وقتی که نیستی

بادیدن هر صحنه عاشقانه ای

احساس یک پرانتز را دارم

که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد
arg7fywzoa499vgbzdyk.jpg
مرا به ذهنت نه…. به دلت بسپار….

من ازگم شدن درجاهای شلوغ

...میترسم ...
x8rg78y22y27krowe8hr.jpg
برگـَـــرد..

یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..

نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم

که برای بُردنَش بر می گردی ..
jbaymzn47yho1y1yyw.jpg

 


[ شنبه 90/7/30 ] [ 9:45 صبح ] [ عشق به خداوند ]

 

  • فروردین
  • چه هدفی دارید؟

طبیعت شما به‌گونه‌ای است که چندان با برنامه‌ریزی سازگاری ندارد چون تصور می‌کنید که با این‌کار خود را تحت فشار قرار می‌دهید. با این‌که همیشه برای به دست آوردن هر چیزی بیش از توان‌تان برنامه‌ریزی می‌کنید اما نتیجه آنطور که باید نیست. یادتان باشد که انسان‌های موفق در زندگی برای خود برنامه و هدف از پیش تعیین شده‌ای دارند و قبل از شروع هرکاری دقیقا می‌دانند چه می‌خواهند. از خودتان بپرسید در زندگی به‌دنبال چه هستید، جواب این سوال همان راهی است که باید برایش انرژی بگذارید.

  • اردیبهشت
  • اعتماد به نفس‌تان را حفظ کنید!

شما بیش از حد احساساتی و زودرنج هستید و به همین دلیل بیش از دیگران آسیب می‌بینید. راز زندگی در عشق و دوست داشتن بدون چشمداشت همه انسان‌های روی زمین است اما یادتان باشد همه عشق‌تان را به دیگران بدهید نه همه اعتمادتان را. قدرت تاثیر خود را هرگز دست‌کم نگیرید. توانایی شما در مدیریت و کنترل امور زبانزد همه است. می‌توانید از این قدرت خدادادی به بهترین صورت استفاده کنید البته به شرطی که اعتماد‌به‌نفس‌تان را حفظ کنید و به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید. یک هشدار کوچک را جدی بگیرید؛تلاش و پشتکار در هر کاری خوب است اما به شرطی که قدری به فکر خودتان باشید. موفقیت زمانی به دست می‌آید که در هر کاری تعادل داشته باشید.

  • خرداد
  • دنیا را تغییر دهید!

به خاطر شخصیت‌تان دوست دارید جدی باشید و از ارتباط با دیگران کناره‌گیری می‌کنید. شما نسبت به همه اتفاقات اطراف‌تان بی‌تفاوت هستید و این موضوع خانواده شما را خیلی نگران می‌کند. هرچند به خاطر طبیعتی که دارید این حالت شما خیلی طول نخواهد کشید و دوباره روحیه و انرژی‌تان را به دست می‌آورید اما به خاطر داشته باشید که تنهایی راه حل مناسبی برای شما نیست. خودتان را از دیگران جدا ندانید و به جای گوشه‌گیری سعی کنید برنامه‌ای را در کارهای روزانه‌تان بگنجانید تا اوقات‌تان به بطالت صرف نشود. یادتان باشد که داشتن کینه و نفرت فقط به‌خود شما آسیب می‌رساند. از تغییرات بزرگ استقبال کنید. دیگران را دوست داشته باشید و قدری بیشتر به آن‌ها احترام بگذارید. بلند شوید و بایستید و با صدای بلند بگویید« تا زمانی که من تغییر نکنم دنیای بیرون من هم تغییر نخواهد کرد».

  • تیر
  • خوش‌بین باشید

متولدین تیرماه همیشه به‌دنبال پذیرش دیگران هستند و به همین خاطر همه تلا‌ش‌شان را به راضی نگه داشتن انسان‌های اطراف‌شان معطوف می‌کنند. دست از این کار بردارید و این حقیقت را برای همیشه در ذهن‌تان ثبت کنید که هرگز نمی‌شود همه آدم‌ها را راضی نگه داشت. ترس طرد شدن همیشه در شما وجود دارد و به همین دلیل حاضرید هرکاری انجام دهید تا این استرس را تحمل نکنید. آرامش‌تان را حفظ کنید و در هر کاری اولویت را با خودتان قرار دهید به خاطر داشته باشیدکه توانایی‌های شما بیش از آن چیزی است که تصور می‌کنید. خوش بین باشید چون موفقیت‌های بعدی در راه هستند.

  • مرداد
  • دوستان‌تان را درک کنید

هرچند صادق بودن با دیگران ویژگی بسیار خوبی است اما آن را با رک‌گویی افراطی اشتباه نگیرید و قدری بیشتر مراقب زبان‌تان باشید. در محیط کارتان استرس زیادی را حس می‌کنید و دائم در حال انتقاد دیگران هستید اما به خاطر داشته باشید که نخستین گام برای بهتر کردن امور اطراف‌تان، تغییر خودتان است. تغییر را از خودتان شروع کرده و سعی داشته باشید بیشتر از گذشته دوستان‌تان را درک کنید. انجام دادن کارهای روزانه باعث شده که اوضاع زندگی‌تان حالت تکراری و کسل‌کننده به‌خودش بگیرد و این موضوع در روحیه شما تاثیر منفی خواهد گذاشت. اگراز انجام دادن کاری لذت نبرید، نمی‌توانید انتظار نتیجه خوبی را داشته باشید. به کارتان عشق بورزید و سعی کنید که در هر کاری بهترین باشید.

  •  شهریور
  • تو می‌توانی!

شما اصلا انتقادپذیر نیستید و در مقابل ایده‌های مخالف دیگران بسیار سرسختانه مقاومت می‌کنید. قدری انعطاف پذیری باعث برقراری تعادل در زندگی‌تان خواهد شد و شخصیت شما را جالب‌تر نشان خواهد داد. یک نکته دیگر را نیز به خاطر داشته باشید. هرگز تصمیم‌های‌تان را قبل از این‌که عملی نشده با دیگران در میان نگذارید دوستان‌تان به اندازه خود شما با توانایی‌های‌تان آگاهی ندارند و ممکن است شما را در همان شروع کار متوقف کنند. سعی کنید با انرژی مثبت همه توان‌تان را روی کار متمرکز کنید و فقط به پایانی خوش فکر کنید. دیگر زمان آن رسیده که تغییری بزرگ را در زندگی‌تان به‌وجود بیاورید و به جملاتی مانند«تو نمی‌توانی» یا «محال است» توجه نکنید. کسی به کمک شما می‌آید‌، از راهنمایی او استفاده کنید.

  • مهر
  • تو بهترین مشاور جهان هستی

بی‌دلیل نیست که به متولدین این ماه لقب هوشمندترین مشاورین جهان را داده‌اند. با وجود این‌که در هر موضوعی می‌توانید پیش‌بینی‌های درستی انجام دهید اما قدری منفی باف هستید و این باعث می‌شود با وجود درایت و توانمندی‌تان در بعضی اوقات روی حرف‌تان حساب نکنند. بهتر از آنچه را که از دست داده‌اید به دست خواهید آورد اما به خاطر داشته باشید که باید قدری مثبت‌اندیشی را چاشنی کار کنید. بعضی اوقات انسان‌هایی که به شما رجوع می‌کنند دقیقا می‌دانند به‌دنبال چه هستند اما با در میان گذاشتن مسئله‌شان با شما تنها به‌دنبال تایید و انگیزه شما هستند. قدرت تخیل شما بسیار زیاد است و تمامی اتفاقات را با جزئیات در خاطره می‌سپارید. از این ویژگی برای تجسم رویاهای‌تان استفاده کنید چون نتیجه شگفت انگیزی را برای‌تان به‌دنبال خواهد داشت.

  • آبان
  • مبارزه کن

با این‌که بیشتر دوستان و نزدیکان‌تان از توانایی‌‌های شما صحبت می‌کنند اما شرایط زندگی‌تان با وجود استعدادهایی که دارید سازگاری ندارد و علت این موضوع صبر و حوصله بیش از حد شماست.

دیگر زمان آن رسیده که دست به کار شوید و آنچه را که به آن اعتقاد دارید به مرحله عمل بگذارید. هرگز نترسید و برای آنچه لایق آن هستید مبارزه کنید اما به یاد داشته باشید که مبارزه را با تلاش همراه با استرس و فشار اشتباه نگیرید.

وقتی چیزی را طلب می‌کنید آن را با عشق و علاقه بخواهید و انرژی منفی را از خود دور کنید چون وقتی با تردید و نگرانی خواسته‌های‌تان را بیان می‌کنید، ترس کاذب‌تان باعث دوری شما از خواسته‌های‌تان می‌شود. آرام باشید.

  • آذر
  • دوباره  آغاز کنید

هرچند علاقه به تفریح و سرگرمی جزو ویژگی‌های جدا نشدنی متولدین این ماه است اما به خاطر داشته باشید که نداشتن تعادل بین کار و تفریح نتیجه خوبی برای‌تان نخواهد داشت. شاید برای خلاص شدن از روزمرگی تلاش می‌کنید که تفریح را در اولویت قرار دهید اما برای این کار هم برنامه داشته باشید. منطقی بودن شما باعث شده که رویاهای خودتان را خیلی جدی نگیرید اما باور کنید که شما توانایی انجام هر کاری را دارید و اگر تخیل خود را چاشنی منطق خود کنید به مرور زمان رویاهای‌تان به حقیقت می‌پیوندد. این‌که در شروع یک کار جدید با مشکلات روبه‌رو می‌شوید نشان‌دهنده ضعف شما یا غیرممکن بودن آن کار نیست. هرگز تسلیم نشوید و از نو شروع کنید.

  • دی
  • مغرور نباش!

شما بیش از اندازه رک هستید و گاهی با زبان تلخ‌تان دوستان و نزدیکان‌تان را آزار می‌دهید درحالی‌که قلب بسیار مهربانی دارید. دست از غرورتان بردارید و درون مهربان و سخاوتمندتان را برای دیگران آشکار کنید. با روحیه نکته سنجی که دارید از هر چیز کوچکی دلخوری به دل می‌گیرید و گاهی دنیا را تیره و تار می‌بینید. زندگی آن چیزی نیست که دیگران برای شما به تصویر کشیده‌اند. از دیدگاه خودتان به زندگی نگاه کنید و به ندای درون‌تان گوش دهید چون بهترین راهنمای شماست. همیشه نیمه پر لیوان را ببینید و در دیگران به‌دنبال خوبی باشید. یادتان باشد که شما همان چیزی را می‌بینید و به همان چیزی دست پیدا می‌کنید که در ذهن‌تان نسبت به آن به باور رسیده‌اید.

  • بهمن
  • رویاها را جدی بگیرید

سعی کنید قدری بیشتر به‌خودتان توجه کنید و روحیه‌تان را دوباره به دست آورید. شاید یک سفر بتواند به بازگرداندن انرژی‌تان کمک کند اما بیشتر از آن کیفیت زندگی‌تان مهم‌ترین چیزی است که باید تغییر کند. تنها صحبت کردن در مورد رویاها برای تحقق آن کافی نیست بلکه لازم است برای یک بار جرات به خرج دهید تا نتایج باورنکردنی را تجربه کنید. زندگی قانون عمل و عکس‌العمل است. وقتی صدایی از شما بلند نمی‌شود چطور انتظار پژواک صدای‌تان را دارید. خبرهای خوش هرگز غیرمنتظره به سمت شما نمی‌آید بلکه این شما هستید که با خواستن می‌توانید نتایج خوب را به سمت‌ خود بکشانید. در زندگی شخصی‌تان مسائلی وجود دارد که حل نشده باقی مانده است. در این شرایط هیچ‌چیزی جز اصلاح آن‌ها برای شما در اولویت نیست. زمان را از دست ندهید.

  • اسفند
  • روی دوستان‌تان حساب کنید

ظاهر‌سازی‌ نکنید و در عوض سعی کنید خود واقعی‌تان را نشان دهید. شما دوستانی دارید که بیش از آنچه تصور می‌کنید، می‌توانید روی آن‌ها حساب کنید اما در این زمینه باید کمی محتاط باشید و اعتماد افراطی نسبت به انسان‌های اطراف‌تان نداشته باشید. گاهی اوقات دوست دارید به‌صورت پنهانی به دیگران کمک کنید. این‌کار خیلی خوبی است و می‌تواند انرژی زیادی را وارد زندگی‌تان کند اما باز هم به شما توصیه می‌کنیم که تعادل را برقرار کنید و هرگز در کمک به دیگران از خود نگذرید. چون تا زمانی که شما نیازهای‌تان را به‌طور کامل برآورده نکنید نمی‌توانید تاثیرات خوبی را تجربه کنید.

 



[ شنبه 90/7/30 ] [ 9:36 صبح ] [ عشق به خداوند ]

آیا این جمله معروف را شنیده‌اید که 80 درصد ثروت و فراوانی جهانی که در آن زندگی می‌کنیم تنها در اختیار 20 درصد افراد دنیا قرار گرفته است و مابقی انسان‌ها گاه حتی شرایط یک زندگی مناسب را هم ندارند؟ نمی‌خواهیم در مورد تبعیض اجتماعی و مشکلات اقتصادی حرف بزنیم بلکه قصد داریم رازی که در زندگی افراد موفق و مشهور جهان وجود دارد را با یک جمله ساده برای‌تان شرح دهیم.  یک ویژگی مشترک در زندگی همه انسان‌های موفق وجود دارد و آن داشتن اعتماد به نفس است و در مقابل کسانی هم هستند که با وجود داشتن توانایی و استعدادهای ذاتی حتی نمی‌توانند دست به کار مورد علاقه‌شان بزنند.  شما نقاش ماهری هستید اما جسارت برگزاری یک نمایشگاه بزرگ نقاشی از آثارتان را ندارید، قلم‌تان خوب است اما شجاعت نوشتن یک کتاب را به‌خودتان نمی‌دهید و در همان مرحله نوشتن نامه‌های اداری برای دوستان و همکاران مانده‌اید، یک مدرک معتبر از یک دانشگاه بین‌المللی دارید اما هنوز برای یک مصاحبه کاری ساده دست و پای‌تان را گم می‌کنید و این‌طور است که جهان توسط آدم‌های متوسطی که تنها اعتماد به نفس دارند اداره می‌شود و انسان‌های با استعدادی مانند شما هنوز در کشمکش پذیرفتن خودشان و توانایی‌های‌شان هستند و عقب می‌مانند اما واقعا علت این موضوع چیست؟ بهتر است برای شروع به‌دنبال دلایلی برویم که روان‌شناسان آنها را عوامل اصلی نداشتن اعتماد به نفس می‌دانند

 

ترس پنهانی


حتما شما هم پای صحبت افرادی نشسته‌اید که مدام از آرزوها و کارهایی که دوست دارند انجام بدهند، حرف می‌زنند اما وقتی از آنها می‌پرسید چرا به‌دنبال کار مورد علاقه‌شان نمی‌روند در جواب‌تان طومار بلند بالایی از موانع و مشکلات را برای‌تان فهرست‌بندی می‌کنند تا نشان دهند تنها عوامل بیرونی که در کنترل آنها نیست دلیل عقب‌ماندگی آنهاست اما یکی از دلایل عقب‌نشینی وجود ترس پنهانی است که در این افراد وجود دارد.

احساس گناه


دلیل شایع دوم برای نداشتن اعتماد به نفس، احساس گناه است. بعضی از افراد بابت هر موضوعی خودشان را سرزنش می‌کنند و این سرزنش‌های همیشگی قاتل اعتماد به نفس آن‌هاست.  اگر در حق کسی بدی کرده‌اید می‌توانید از او عذرخواهی کنید و مطمئن باشید او شما را خواهد بخشید اما اگر او این بخشش را برای‌تان قائل نشد، دیگر فکرتان را درگیر این موضوع نکنید چون شما آن بخشی که مربوط به‌خودتان بوده است را انجام داده‌اید.

انتظارات غیر واقعی


سومین دلیل شایع نداشتن اعتماد به نفس، انتظارات غیرواقعی است. اگر از خودتان بیش از توانایی‌ها و فرصت‌هایی که در اختیارتان است انتظار داشته باشید باید بگوییم با این کار ضربه بزرگی به اعتمادبه‌نفس‌تان می‌زنید. ممکن است شما انتظار داشته باشید کاری را در یک دوره زمانی خاص که برایش برنامه‌ریزی کرده‌اید به اتمام برسانید اما به دلیل شرایطی غیرقابل پیش‌بینی آن کار انجام نشد.  در این شرایط نباید خودتان را سرزنش کنید که چرا نتوانستید این کار را به پایان برسانید.

همیشه داوطلب باشید


حال که 3 عامل مهم نداشتن اعتماد‌به‌نفس را فهمیدید بهتر است به این موضوع بپردازیم که چطور می‌شود اعتماد به نفس‌مان را بیشتر کنیم.  سعی کنید برای انجام هر کاری شما نخستین نفری باشید که برای آن کار داوطلب شده‌اید.  این کار به شما فرصتی می‌دهد که خودتان را ثابت کنید.  اجازه ندهید کسی شما را نادیده بگیرد.  این جمله را فراموش نکنید که همیشه آدم‌هایی موفق شده‌اند که از طرف دیگران مورد توجه و احترام قرار گرفته‌اند.

مهارت جدید بیاموزید


این روزها اینترنت کار را برای همه آسان کرده و هر کسی در خانه با یک کلیک می‌تواند به دنیایی از اطلاعات دست پیدا کند.  سعی کنید مهارت‌های جدیدی را بیاموزید و اطلاعات عمومی‌تان را افزایش دهید و مطمئن باشید این کار به شما حس خوبی را خواهد داد.  علاوه‌بر آن سعی کنید روابط اجتماعی‌تان را هم مانند اطلاعات‌تان بیشتر کنید.  افرادی که اعتماد‌به‌نفس ندارند خودشان را از دیگران پنهان می‌کنند. هرچقدر بیشتر با دیگران تعامل داشته باشید حس اعتماد به نفس‌تان قوی‌تر خواهد شد.

مسئولیت پذیر باشید


همه انسان‌ها اشتباه می‌کنند حتی رئیس شرکت و اداره‌ای که در آن کار می‌کنید هم ممکن است اشتباه کند.  به جای این‌که از اشتباهات‌تان بترسید و اعتماد به نفس‌تان را تضعیف کنید سعی کنید که مسئولیت آن را به‌عهده بگیرید، چون هیچ‌کس نادیده گرفتن اشتباهات را دوست ندارد اما بیشتر افراد برای کسی که مسئولیت اشتباهش را به‌عهده می‌گیرد احترام قائل هستند.  داشتن اعتماد‌به‌نفس کار سختی نیست. یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید: «کسی که قله کوه را فتح کرد همانی بود که ابتدا سنگ ریزه‌های جلوی پایش را برداشت.»


[ شنبه 90/7/30 ] [ 9:33 صبح ] [ عشق به خداوند ]
تصاویری تماشایی که میلیونها کاربر وب را شیفته کرده است نشان می دهد یک شامپانزه با شیشه مشغول شیر دادن یک توله ببر است.
در طبیعت گاهی صحنه هایی دیده می شود که قبول آن چندان آسان نیست. یکی از این موارد که میلیونها کاربر وب شیفته خود کرده است در باغ وحش "ساموت پراکان" در پایتخت تایلند به ثبت رسیده است.
براساس گزارش لاستمپا، در این تصاویر، یک شامپانزه همانند یک مادر خوانده یا پرستار بچه با استفاده از شیشه شیر مشغول شیر دادن به یک توله ببر 28 روزه است و هنگام شیر دادن به توله ببر به بازدیدکنندگان لبخند می زند.

[ شنبه 90/7/30 ] [ 9:30 صبح ] [ عشق به خداوند ]
<   <<   6   7   8   9      >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات سایت

   آی پی رایانه شما :


فروش بک لینکطراحی سایتعکس