قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق به خدا
 
لینک دوستان
 

[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:48 صبح ] [ عشق به خداوند ]
با بالارفتن قیمت طلا و به تبع آن سکه بازار سخن از نرخ سکه، سکه شده است. بطوریکه در مدت کوتاهی قیمت سکه و طلا به ارقام نجومی رسید و سکه قدیم 625000 تومان، طرح جدید 604000 تومان، نیم سکه 289000، ربع سکه 149000 و سکه یک گرمی 78000 تومان در بازار به فروش می رسد. از قیمت 3500 تومانی سکه در سالهای 60 الی 62 تا قیمت بیش از نیم میلیون تومانی آن در نیمه تابستان سال 90، بد نیست جهت مقایسه نگاهی به قیمت سکه در سالهای 60 تا 89 بیاندازیم.

منبع : گروه اینترنتی پرشین استار

[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:47 صبح ] [ عشق به خداوند ]
روستای «وچکاب جودکی» واقع در شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام که در آن سیگار کشیدن ممنوع است و از معدود روستاهای پاک کشور است درگیر مشکلاتی از جمله عدم اجرای طرح هادی بعد از گذشت هفت سال است.
دهیار روستای وچکاب جودکی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: روستای وچکاب جودکی به رغم پتانسیلهای مهم و ارزشمند دارای مشکلات زیادی است.
علی جودکی عنوان کرد: در این روستا هیچ کسی سیگار نمی کشد و یکی از روستاهای پاک در زمینه سیگار است و نیازمند توجه مسئولان کشوری و استانی است.
وی بیان داشت: طرح هادی این روستا بعد از هفت سال تصویب هنوز اجرایی نشده است و روستا همچنان نابسامان و خاکی است.
وی گفت: این روستا با 700 نفر جمعیت و 150 خانوار واجد شرایط اجرای طرح هادی است و در این راستا خیابانهای این روستا اول باید شن ریزی بعد جدول گذاری و آسفالت شوند ولی تاکنون این امر محقق نشده است.
جودکی افزود: این روستا علاوه بر مشکل طرح هادی دارای مشکلاتی دیگر در زمینه آب و برق است.
[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:46 صبح ] [ عشق به خداوند ]

 

چگونه در مطب دندانپزشک راحت باشید

 

  •  وقتی خسته‌اید، رفتن به دندان‌پزشکی را فراموش کنید

هیچ‌گاه در زمان بحران‌های جسمی، روحی و حتی خستگی زیاد به دندانپزشکی نروید. اینگونه مسائل می‌تواند با کاهش آستانه تحریک‌پذیری، منجر به افزایش احساس درد شده و در نهایت نارضایتی شما را از روند درمان در پی داشته باشد.

  •   به موقع حاضر باشید

سر وقت و بدون تاخیر در مطب حاضر شوید. با این کار نه‌تنها به دندانپزشک خود نشان می‌دهید که به وقت او و درمان خود احترام می‌گذارید، بلکه می‌توانید به او برای انجام درمان وقت کافی و بدون عجله بدهید.

  •   کمی صبور باشید

در سالن انتظار صبور باشید. در صورتی که درمان بیمار قبلی به درازا کشید و در راس ساعت مقرر پذیرش نشدید، آرامش خود را حفظ کنید.

  •   فقط یک تیم دندانپزشکی را انتخاب کنید

سعی کنید تمام درمان‌های دندانپزشکی خود را در یک محل مورد اطمینان انجام بدهید. انجام درمان‌های دندانپزشکی در محل‌های متفاوت و توسط دندانپزشکان مختلف می‌تواند باعث تداخل درمان شما شده و شما را درگیر انتخاب‌های سلیقه‌ای کند.

  •  زمان  بدهید تا نتیجه بگیرید

نباید انتظار داشته باشید که درمان‌های پروتز و زیبایی دندانپزشکی یکباره ظاهر شما را تغییر دهد. گاهی اوقات برای عادت کردن به درمان خود (پروتز و یا زیبایی) به زمان احتیاج خواهید داشت. به خود و دندانپزشک‌تان زمان بدهید.

حتی پس از بعضی از درمان‌های دندانپزشکی تا چند روز احساس درد طبیعی است، این امر دلیلی برای زیر سوال بردن کار دندانپزشک‌تان نیست.

  •    به دندان‌های خود احترام بگذارید

اکثر درمان‌های دندانپزشکی به مواظبت و مراقبت شما از درمان انجام‌شده بستگی کامل دارد. بنابراین آنها را رعایت کنید.

  •   جدی بگیرید

 فراموش نکنید هرچه زودتر برای درمان‌های دندانپزشکی خود مراجعه کنید، درمان شما ساده‌تر، با هزینه کمتر و دوام بیشتر خواهد بود.

  •  مقایسه نکنید

نباید هیچ‌گاه هزینه و درمان دندانپزشکی که برای شما انجام شده را با هزینه و درمان دندانپزشکی که برای دیگران انجام شده (حتی درمان‌های مشابه) مقایسه کنید. چراکه به نظر شما ممکن است درمان مشابه باشد، ولی به یاد داشته باشید هزینه پرداختی تابعی از پیچیدگی درمان، شیوه درمان، مدت زمان، کیفیت مواد و وسایل دندانپزشکی، لابراتوار و... و در نهایت تبحر و تعهد دندانپزشک است.

رودربایستی را کنار بگذارید

 

  •   با دندانپزشک خود راحت باشید

اگر از دندانپزشکی می‌ترسید و یا نسبت به مرحله خاصی از درمان (مانند: تزریق، تراش، صدای توربین، بو و مزه مواد دندانپزشکی) احساس خوبی ندارید، بدون خجالت و با اعتمادبه‌نفس حتما به دندانپزشک خود بگویید. ابراز ترس، نگرانی و ناراحتی شما از دندانپزشکی به دکترتان این آگاهی را می‌دهد که باید به شما بیشتر توجه کرده و یا از روش‌های کم کردن استرس استفاده نماید.

  •   ازمراحل درمان خود آگاه باشید

بعضی از درمان‌های دندانپزشکی وابسته به یکدیگر و تفکیک‌ناپذیرند. حتما از مراحل، چگونگی،‌ مدت زمان و تعداد جلسات درمان و همچنین هزینه‌های مربوطه اطلاع کامل پیدا کنید.(در حین درمان‌های دندانپزشکی ممکن است کار پیش‌بینی نشده‌ای رخ بدهد که کار را طولانی‌تر کند، این امر نباید باعث تردید و عدم اطمینان شما به دندانپزشک بشود.)


[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:44 صبح ] [ عشق به خداوند ]

آیا هیچ مردی در دنیا وجود دارد که همیشه عاشق همسرش بماند؟ جواب شما شاید شبیه یکی از اینها باشد:

- معلومه که هست. من یکیو می‌شناسم که 70‌سالشه و 30 ساله با زنش عین 2 تا کفتر عاشق زندگی می‌کنن. ولی بعد از ازدواجش یه بارم به هیچ زنی غیراز زن خودش نگاه نکرده...
- امکان نداره. مردها همه‌شون سر و ته یک کرباسن. همه تنوع طلب. همه بی‌وفا. نه که تقصیر داشته باشن، ذات همه‌شون همینه.
- زن باید خودش شوهرشو نگه داره! اگه یه مردی رفت پی یه زن دیگه، باید دید زنه چه عیبی داشته...
- آقا اصلا چرا زن‌ها آنقدر به این موضوع حساسن؟
خب، باید بپذیریم که امروز بیشتر از هر زمان دیگری در طول تاریخ، زنان حسود شده‌اند. زنان امروزی، انحصار تملک همسرشان را حق خودشان می‌دانند. روزگاری تنها مردان حق داشتند نسبت به زنان چنین حسی داشته باشند اما کم‌کم اوضاع فرق کرد. آشپزخانه‌ها «اوپن» شد و‌ خیلی از مردان نفهمیدند که زنان دیگر نمی‌خواهند نصف عمرشان را دور از چشم دیگران، در آشپزخانه بگذرانند. ‌این اما آخر ماجرا نبود، چیزهای دیگری هم بود که زنان می‌خواستند!

قاعدتا این مطلب گرایش فمینیستی ندارد و زنان هم، حالا دیگر خودشان به اندازه کافی می‌توانند از حقوق «اجتماعی» خودشان دفاع کنند و این کار را می‌کنند اما حقوق «خانوادگی» چطور؟ حقوقی که به‌خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی یک زن یا یک مرد مربوط می‌شود و حتما خیلی مهم‌تر از حقوق اجتماعی است.

اشتباه نکنید؛ با ادای احترام به همه مدافعان حقوق زنان در سراسر جهان، اجازه بدهید قبل از هرچیز، یک موضوع را روشن کنیم؛ اینجا اتفاقا فرمول «تساوی»، مشکل را حل نمی‌کند. از قضا، نخستین اصل برای داشتن یک ارتباط  پذیرش، درک و درنظرداشتن تفاوت‌هاست. (یک بار دیگر جمله قبل را بخوانید. کلمات را به دقت انتخاب کرده‌ام.)

در فضای زندگی خانوادگی، اگر زنان و مردان خود را مساوی و شبیه هم درنظر بگیرند، کلاه‌شان پس‌معرکه است. زنان و مردان، «حداقل» به همان اندازه که ویژگی‌های جسمی متفاوت دارند، ویژگی‌های روانی متفاوتی هم دارند (مردان از مریخ آمده‌اند و زنان از ونوس. یادتان که نرفته؟) و فراموش کردن همین یک اصل کافی است تا زندگی مشترک به جهنم تبدیل شده و خانواده منفجر شود.در این صفحات که قرار است موضوع‌شان «سلامت جنسی» باشد، این اصل را به خاطر بسپارید چون بارها و بارها درباره آن صحبت خواهیم کرد اما حالا، برگردیم به همان سوال اول: آیا هیچ مردی در دنیا وجود دارد که همیشه به همسرش وفادار باقی بماند؟

  از یک زندگی کسالت‌بار تا یک زندگی عاشقانه


کمی شجاع باشیم؛ پنهان کاری که دردی از ما دوا نکرده و نمی‌کند. بگذارید کمی از این حرف‌های درگوشی مردانه و زنانه را مرور کنیم و ببینیم چه اتفاقی دارد دوروبرمان می‌افتد.

شنیده‌اید که بعضی مردها، معمولا پیش دوستان و وقتی که نامحرمی در جمع نیست، اعتراف می‌کنند که به ازدواج اعتقادی ندارند و از نظر آنها، تعهد داشتن به رابطه انحصاری با یک زن در تمام عمر، کار احمقانه‌ای است؟ نشنیده‌اید؟ چی؟ این حرف را از یک زن... نه. لطفا ادامه ندهید.

از اول تاریخ، در ذهن بسیاری از مردان و در سال‌های اخیر در ذهن برخی از زنان، این سوال به‌وجود آمده: آیا داشتن رابطه با یک نفر در تمام عمر، زندگی را یکنواخت و کسالت‌بار نمی‌کند؟ پاسخ این سوال البته لزوما موضع ما را نسبت به ازدواج مشخص نمی‌کند. مگر داشتن امکان یک رابطه جنسی سالم، ایمن و آرامش‌بخش، تنها مزیت یک ازدواج موفق است؟ خب، حتی اگر هم رابطه نتواند عامل نگهدارنده یک مرد و یک زن زیر یک سقف باشد، عوامل دیگری هستند.

  رضایت تا آخر عمر!


البته این جواب، تکلیف آن سوال را روشن نمی‌کند. بالاخره یک مرد می‌تواند همیشه با یک زن باشد و از زندگی جنسی خود در تمام عمر رضایت کامل داشته باشد؟ یک زن چطور؟جواب مثبت است. این اتفاق می‌تواند بیفتد البته همیشه نمی‌افتد؛ خودبه‌خود نمی‌افتد؛ با مهرگیاه و دعانویس و مثل این چیزها هم نمی‌افتد ولی باور کنید می‌تواند بیفتد. اینکه چطور چنین چیزی ممکن می‌شود، موضوع بحث ما در چند شماره آینده خواهد بود. عجالتا بپذیرید که قضیه نه به قضا و قدر مربوط است و نه حتی وسواس به خرج دادن در خواستگاری و شرط و شروط گذاشتن‌های قبل از عقد و عروسی. هیچ کس نمی‌تواند منکر باشد که انتخاب یک همسر خوب، (تاکید کنم که فقط «خوب»؛ «ایده‌آل» را فراموش کنید.) شرط لازم برای نشستن همای سعادت روی شانه‌های شماست اما شک نکنید که کافی نیست. شرط مهم دیگر، کسب دانش و مهارت و تفکر و برنامه‌ریزی و صرف وقت لازم برای مراقبت از عشق است؛ موضوعی که در این صفحات، اگر خدا بخواهد به آن خواهیم پرداخت.

  انسان یا حیوان؟ مسئله این است


قبل از اینکه وارد خیابان اصلی شویم، یک پیچ کوچولو را باید رد کنیم. شنیده‌اید بعضی مردان کمی با مطالعه، از این صحبت می‌کنند که چندهمسری (وقتی می‌خواهند کلاس بگذارند لغت لاتینش را به کار می‌برند: پلی گامی) اقتضای طبیعت مردان است. می‌گویند در حیوانات مذکر هم همین رفتار وجود دارد و یک حیوان نر با چند حیوان ماده جفت می‌شود. این ظاهرا یک واقعیت است. زیست‌شناسان تکاملی هم بر این موضوع صحه می‌گذارند و می‌گویند این اصل، لازمه بقای گونه‌های جانوری است.

خب، اگر انسان را در رده جانوران فرض کنیم، دست‌های ما بالاست و دیگر دفاعی نداریم اما حتما همان دانشمندان عزیز تاکید دارند، خانم‌ها و آقایان محترم، تفاوت‌هایی با حیوانات دارند. درباره منشا این تفاوت‌ها بحث نمی‌کنیم اما بالاخره تفاوت‌هایی هست. پس حتی اگر فرض کنیم تمایل به چندهمسری در سرشت جنس مذکر وجود دارد، نباید فراموش کنیم قدرت مدیریت این ویژگی‌های سرشتی هم به انسان‌های مذکر داده شده.

این قضیه درمورد جنبه‌های دیگر تشابه انسان‌ها و حیوانات یا به عبارت دیگر، سایر غرایز هم صدق می‌کند. یک مثالش گرسنگی است. همه ما دیده‌ایم که مثلا یک گربه چطور گرسنگی‌اش را رفع می‌کند. انسان چطور؟ آیا هیچ موجود دیگری به‌جز انسان، این‌قدر درمورد غذایش فکر و برنامه‌ریزی می‌کند؟ آن را با جذابیت‌شناسی ادبیات به احساساتش ربط می‌دهد؟ اصلا کدام موجود دیگری این‌قدر احساسات دارد که به همه جا و همه چیز ربطش بدهد؟

بگذارید جمع بندی کنیم. تا اینجا، حداقل 2 فرق ما مردها و گربه‌های نر روشن شد: اول اینکه ما مردها احساس داریم و دوم این‌که ما می‌توانیم براساس تفکرمان، غرایزمان را مدیریت کنیم.

قضیه جالب نشد؟ این 2 ویژگی، همان عشق و عقل خودمان نیست؟

 



[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:41 صبح ] [ عشق به خداوند ]


هر زن خوبی، نیک به این نکته واقف است که چطور باید در مواقع سخت کنار شوهرش باشد. این مواقع سخت شامل همان لحظه‌هایی می‌شود که روزگار با یک لگد جانانه آنها را به بدترین قسمت ممکن زندگی پرتاب می‌کند. مثلا وقتی که چک‌های همسر شما به بانک می‌رود، آن هم درست در شرایطی که ریالی پول در حساب او نیست. یا وقتی که رئیسش بدون هیچ دلیل موجهی او را به شدت مورد مواخذه قرار داده آن هم فقط به این دلیل که روی مود خوبی نبوده است. در این میان نکته‌هایی وجود دارد که شاید شما از آنها آگاه نباشید. همین نداشتن آگاهی بعضی اوقات سبب می‌شود شما در مواقع ناراحتی همسرتان رفتاری از خود نشان دهید که اوضاع را چه بسا بدتر هم بکند. در واقع دانستن اینکه در روزهای بد زندگی همسرتان شما چه رفتاری باید داشته باشید بسیار ضروری‌تر از رفتار شما در روزهای خوش زندگی شوهرتان است. تحقیقات نشان داده است که اگر همسر شما روزهای بدی را به لحاظ کاری و یا چیزی شبیه آن سپری می‌کند، بیشترین چیزی که شما می‌توانید انجام بدهید، حمایت از اوست. شما باید پشت همسرتان بایستید و حداقل در خانه موقعیتی را فراهم کنید که فاقد هرگونه استرسی باشد. از طرف دیگر در مواقع خوشحالی او هم می‌توانید بعضی از مسائلی را که در شرایط عادی نمی‌توانید راجع به آنها صحبت کنید، بیان کنید. به این ترتیب است که شما می‌توانید روابط زناشویی خود را محکم کنید.



کنجکاو باشید


این کنجکاوی به معنای کنترل کردن شوهرتان نیست. پس لطفا اشتباه نکنید. از همسرتان راجع به چیزهایی سوال کنید که برای او جذاب هستند. البته این سوال‌ها اصلا نباید منفی باشند. بلکه باید نشان بدهید آنچه که برای شوهر شما قابل اهمیت است به همان اندازه برای شما هم اهمیت دارد. شما می‌خواهید در تجربه کردن اتفاقاتی که برای او جالب توجه هست به همسرتان بپیوندید. بنابراین او احساس می‌کند شما همیشه و همه جا کنارش هستید حتی اگر حضور فیزیکی هم نداشته باشید اما او این احساس را خواهد داشت. کنجکاوی مثبت شما نسبت به علایق همسرتان (حتی اگر این مقوله فوتبال باشد که خانم‌ها خیلی توجهی به آن ندارند) باعث می‌شود که او خیلی راحت‌تر به شما اعتماد کند و همه چیز را برایتان بازگو نماید. این حس شما را بیش از پیش به همسرتان نزدیک می‌کند. چون او می داند علایقش همان قدر که برای خودش اهمیت دارند، برای شما هم مهم هستند.

از خود اشتیاق نشان بدهید


اگر همسرتان موفق شده یک ارتقاء شغلی را به دست بیاورد یا اگر معامله‌ای را که مدت‌ها برایش تلاش کرده به سرانجام رسانده، باید بدانید که شما مجبور هستید – تاکید می‌کنیم – مجبور هستید شوق و شور مضاعفی از خود بروز بدهید. وقتی که او به خانه می‌آید و این خبر خوش را به شما می‌دهد، اگر آب دستتان است زمین بگذارید و هرکار دیگری را فراموش کنید. فقط یک کار است که شما باید انجام بدهید. به همسرتان بگویید که چقدر برای او و بابت موفقیتی که به دست آورده است خوشحال هستید.

فراموش نکنید که شما باید خوشحالی خود را به شوهرتان نشان بدهید. حتی بیشتر از آن حدی که واقعا خوشحال هستید. اگر لازم شد حتی از فرط خوشحالی یک جیغ کوتاه هم بکشید. حالا می‌توانید غرور و فخر او را بابت اینکه شما تا این حد از خوشحالی‌اش خوشحال شده‌اید ببینید.

باور کنید همسر شما در چنین موقعیتی بیشتر از اینکه بابت آنچه به دست آورده خوشحال باشد به خاطر اینکه شما را اینچنین شریک شادی خود دیده خوشحال است. یادتان نرود که اگر دستاورد همسر شما یک ارتقای شغلی است، پس باید خودتان را آماده کنید برای ساعت‌های بیشتری که او قرار است صرف کارش کند. حتی اگر این موضوع کمی شما را به فکر فرو برده و نگرانتان کرده، لطفا هرگز در آن لحظه چنین چیزی را بروز ندهید و هر دلواپسی را پیش خودتان نگه دارید. به هیچ‌وجه توی ذوق شوهرتان نزنید. فعلا فقط وقت خوشحالی است. بگذارید شوهرتان با چنین خوشحالی که شما از خود نشان می‌دهید، احساس یکی بودن کند، یکی بودن با شما و این یعنی مقدمه ساختن یک رابطه فوق‌العاده محکم و ارزشمند.

او را تصدیق کنید


همسرتان بابت پیروزی تیم فوتبال محبوبش بسیار خوشحال است و صدای خنده‌اش همه فضای خانه را پر کرده. حتی اگر فوتبال برای شما مقوله جالبی نیست، اما لطفا خوشی او را خراب نکنید. برعکس این خوشحالی را تایید کنید. چطور؟ اصلا کار سختی نیست. اتفاقی که تا این حد موجب مسرت همسرتا ن شده را همانقدر که برای او جدی است مهم جلوه دهید و در این خوشحالی همراهی‌اش کنید. به او بگویید که اگر تیم مورد علاقه‌اش شکست می‌خورد، چقدر متاسف می‌شدید و حالا که برنده شده است تا چه اندازه خوشحال هستید. وقتی که شما دقیقا همان چیزی را تایید می‌کنید که همسرتان می‌خواهد در واقع حس همذات‌پنداری خود را با او نشان داده‌اید و در ضمن ثابت کرده‌اید که حداقل به اندازه‌ای که نیاز باشد از مقوله‌ای که برایش اهمیت دارد، اطلاعات کافی دارید. این حرکت شما برای ساختن روابطی نزدیک بسیار مهم است حتی اگر پیش خودتان فکر می‌کنید که علایق او بیشتر مناسب یک نوجوان است تا یک مرد بالغ متاهل. اگر همانطور باشید که او دوست دارد، اگر به علایقش احترام بگذارید و خودتان را در غم و شادی‌هایش دخیل کنید، در واقع به او احترام گذاشته‌اید نه اینکه باج داده باشید. پس لطفا احترام گذاشتن را با باج دادن اشتباه نکنید. مطمئن باشید این موضوع شما دو نفر را بیشتر به هم نزدیک می‌کند.

به او توجه کنید


یک نکته مهم درباره زبان بدن شما وجود دارد. چیزی که می‌تواند در ایجاد روابط محکم با همسرتان بسیار کارساز باشد. وقتی شما هیچ ری‌اکشن فیزیکی از خود بروز نمی‌دهید، ممکن است این ذهنیت را برای همسرتان یا حتی فرزندانتان ایجاد کند که شما یک انسان بی‌تفاوت هستید. بنابراین گاهی واقعا نیاز است همراه کلمات حمایت کننده از چهره و حرکات دستانتان نیز برای جدیت بخشیدن به ماجرا استفاده کنید. وقتی همسرتان مشغول تعریف کردن یک ماجرای جالب (از دید خودش) برای شماست. اگر خودتان را سرگرم ناخن‌گرفتن کنید، یا حین حرف‌های او از پنجره به بیرون زل بزنید تا سرتان را به گردگیری گرم کنید، حتی اگر گوشتان هم به حرف‌های او باشد، اما عملا با رفتار و زبان بدنتان بی‌علاقگی خود را نشان داده‌اید. به جای آن، در چشم‌های او نگاه کنید. لبخند بزنید و نزدیک او بنشینید و با تکان دادن سر، حرف‌هایش را تایید کنید. به این ترتیب احترامی را که برایش قائل هستید، به او نشان می‌دهید و این مساله سبب می‌شود که همسرتان همچنان به گفتن ادامه دهد. با این وصف شک نکنید که او با این طرز برخورد همیشه حرف‌هایش را به شما می‌زند، چون مطمئن است تنها کسی که با علاقه و حوصله کامل به حرف‌هایش گوش می‌کند، شما هستید. این وسط هرگز حرف نگفته‌ای هم باقی نمی‌ماند. در این شرایط همسرتان اینقدر با شما حس یکی بودن خواهد داشت که تصمیم بگیرد همه حرف‌های خوب و بدش را فقط به شما بگوید نه هیچ‌کس دیگری.


[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 9:38 صبح ] [ عشق به خداوند ]
<   <<   6   7   8   9      
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات سایت

   آی پی رایانه شما :


فروش بک لینکطراحی سایتعکس